با توجه به چالشهای کمآبی شدید در ایران و ضرورت بهینهسازی مصرف منابع، بازنگری در اولویتهای تولیدی، بهویژه در صنایع انرژیبر و کشاورزی آببر، امری حیاتی است. سیاستهای تولیدی باید از الگوی خودکفایی مطلق به سمت الگوی تولید مبتنی بر مزیت نسبی و صرفهجویی در منابع کمیاب (آب و انرژی) تغییر یابند.

۱. محصولات و صنایعی که تولید آنها در ایران باید محدود یا وارداتی شود
تمرکز بر تولید محصولات آببر و فاقد مزیت نسبی در مناطق خشک، به مثابه "صادرات آب مجازی" ارزان و غیرقابل تجدید است.
الف) محصولات کشاورزی آببر
این محصولات به دلیل Global Warming و مصرف زیاد آب، باید به شدت محدود شده و جایگزین شوند:
محصول آببر | دلیل محدودیت تولید | جایگزین اقتصادی |
برنج | نیاز به غرقاب و مصرف 1800 تا 3000 لیتر آب برای هر کیلوگرم. کشت در مناطق مرکزی و غیرشمالی باید ممنوع شود. | واردات برنج با کیفیت از کشورهای پرآب مانند هند و تایلند و پاکستان |
چغندرقند | مصرف بالای آب در فصول گرم و کشت گسترده در مناطق خشک مانند خراسان و اصفهان. | واردات شکر خام یا تمرکز بر تولید شکر از نیشکر در مناطق جنوبی مرطوب. |
ذرت و یونجه | کشت یونجه برای خوراک دام (خوراک دام صنعتی) در مناطق خشک بسیار آببر است و ارزش افزوده بالایی ندارد. | واردات خوراک دام و کنجاله سویا یا جایگزینی با کشتهای کمآببر دامی. |
هندوانه و خربزه | صادرات این محصولات به دلیل ارزش افزوده پایین و مصرف بالای آب، ممنوع شود (مگر در مزارع با آب بازیافتی). | تمرکز بر تولید محصولات باغی مقاوم به خشکی با ارزش صادراتی بالا. |
ب) صنایع انرژی و آببر (محدودسازی در مناطق خشک)
- فولاد (مطالعه موردی اصفهان):
- تحلیل غلط بودن تولید: تولید فولاد به شدت وابسته به آب و انرژی (گاز طبیعی) است. اصفهان، شهری در مرکز فلات خشک ایران، فاقد منابع کافی آب سطحی و زیرزمینی است.
- مصرف منابع: صنایع فولاد به آب فراوانی برای فرآیند خنکسازی نیاز دارند. تولید هر تن فولاد میتواند به صدها لیتر آب احتیاج داشته باشد. این امر فشار مضاعفی بر رودخانه زایندهرود و آبخوانهای منطقه وارد کرده است.
- نتیجه: ادامه تولید فولاد در مناطق خشک مانند اصفهان، از لحاظ اقتصادی و محیطزیستی اشتباه است. این صنعت باید به تدریج به سواحل جنوبی (دسترسی به آب دریا و امکان استفاده از آب شیرینکنها) یا مناطق با زیرساخت انرژی قویتر منتقل شود.
۲. مقایسه با زنجیره ارزش تولید جهانی (تجربه موفق)
کشورهای موفق، تولید خود را بر اساس مزیت نسبی (نه خودکفایی) تنظیم میکنند و در زنجیره ارزش جهانی، بر حلقهای تمرکز میکنند که در آن قوی هستند:
مدل جهانی | تمرکز بر مزیت نسبی | مقایسه با ایران |
سنگاپور / امارات | تمرکز mathbf100% بر خدمات با ارزش افزوده بالا (مالی، لجستیک، دانشبنیان) و واردات کامل محصولات اساسی و آببر. | ایران باید بخشی از درآمد نفتی را صرف واردات کالاهای آببر کند و منابع آبی را برای صنایع حیاتی (دارو، امنیت غذایی) و شرب حفظ نماید. |
هلند | با وجود کمبود زمین، تمرکز بر تولید محصولات کشاورزی High-Tech (گلخانههای پیشرفته) و صادرات آن به دلیل mathbf10 برابر افزایش بهرهوری آب. | ایران باید از کشت باز به گلخانههای هوشمند با بازدهی آب بسیار بالا (mathbf90% کاهش مصرف) روی آورد و صرفاً محصولات صادراتی با ارزش را در این فضا تولید کند. |
آلمان | تمرکز بر صنایع پیچیده و ماشینآلات (مهندسی) و واردات مواد خام انرژیبر از کشورهای دیگر. | ایران به جای فولادسازی خام، باید بر تولید قطعات یدکی، محصولات پتروشیمی با ارزش افزوده بالا، و تجهیزات فنی تمرکز کند. |
۳. محصولات جایگزین برای حفظ اشتغال و درآمد ارزی
برای حفظ و افزایش اشتغال و درآمد ارزی، ایران باید تولید را به سمت صنایع کممصرف آب و انرژی، با ارزش افزوده بالا هدایت کند:
الف) صنایع کمآببر با درآمد ارزی بالا
- پتروشیمی با ارزش افزوده بالا: به جای صادرات مواد اولیه خام پتروشیمی، تمرکز بر تولید محصولات پاییندستی (مثل الیاف کربن، پلیمرهای تخصصی و کامپوزیتها) که ارزش هر واحد گاز مصرفی را دهها برابر افزایش میدهد.
- صنعت دانشبنیان و IT: صادرات نرمافزار، خدمات فنی مهندسی، و محصولات سلامت دیجیتال که مصرف آب آنها تقریباً صفر است و به زیرساخت فیزیکی کمی نیاز دارند.
- صنایع دستی و گردشگری: حمایت از صنایع دستی، گردشگری فرهنگی و تاریخی که مزیت نسبی جغرافیایی ایران هستند و نیازمند نیروی انسانی ماهر و آب ناچیز.
ب) کشتهای کشاورزی جایگزین (کمآببر)
- گیاهان دارویی: ایران دارای تنوع اقلیمی برای تولید گیاهان دارویی با ارزش صادراتی بالا است که بسیاری از آنها به خشکی مقاوم هستند (مانند گل محمدی، زیره، کتیرا).
- زعفران و پسته: توسعه کشت این محصولات که نیاز آبی کمتری در مقایسه با برنج و چغندرقند دارند و به طور سنتی مزیت صادراتی ایران بودهاند.
- تولید در محیط کنترل شده: انتقال تولید سبزیجات و صیفیجات (که بخش مهمی از غذای داخلی است) به گلخانههای مدرن با مصرف آب بسیار پایین.
نتیجهگیری: استراتژی تولید ایران باید بر اساس اصل "آب برای زندگی، کالا برای تجارت" تنظیم شود. به این معنی که آب باید برای شرب، سلامت و محیط زیست حفظ شود و کالاهایی که مصرف آب آنها بالاست، باید وارد شده و در مقابل، ایران بر صادرات محصولات دانشی، پتروشیمی تخصصی و خدمات (با آب مجازی منفی) تمرکز کند.


































