جستجو مطالب وبلاگ: 

تأثیر تغییرات آب و هوایی بر سلامت روان: بحران‌های اقلیمی و روانی در ایران

 

تغییرات آب و هوایی، فراتر از پیامدهای محیطی و اقتصادی، یک بحران جدی برای سلامت روان انسان‌ها در سطح جهانی و به ویژه در مناطقی مانند ایران ایجاد کرده است. در ایران، افزایش دما، پدیده‌های حدی مانند سیل و به‌ویژه خشکسالی‌های طولانی‌مدت و شدید، مستقیماً بر ثبات معیشتی و اجتماعی تأثیر گذاشته و فشار روانی مضاعفی را بر جوامع تحمیل می‌کند.

 

 

۱. ابعاد مستقیم و غیرمستقیم تأثیرات بر سلامت روان

تأثیرات تغییرات آب و هوایی بر روان انسان‌ها در دو دسته اصلی قابل بررسی است:

الف) تأثیرات مستقیم و حاد (رویدادهای حدی)

این تأثیرات بلافاصله پس از یک رویداد اقلیمی شدید رخ می‌دهند:

  • اختلال استرس پس از سانحه (PTSD): قربانیان سیل‌ها، طوفان‌ها یا آتش‌سوزی‌های شدید، مستقیماً تروما و از دست دادن اموال یا عزیزان را تجربه می‌کنند که می‌تواند منجر به PTSD شود.
  • اضطراب حاد و ترس: تجربه مستقیم تهدید جانی و ناامنی فوری پس از یک بلای طبیعی.

 

ب) تأثیرات غیرمستقیم، مزمن و عاطفی

این دسته شامل فشارهای روانی بلندمدت ناشی از عدم قطعیت و تغییرات محیطی است:

  • اضطراب محیط زیستی (Eco-Anxiety): احساس ترس، ناتوانی و نگرانی مزمن در مورد آینده کره زمین و تهدیدات اقلیمی. این پدیده به ویژه در میان جوانان و نسل‌های آینده رو به افزایش است.
  • غم محیط زیستی (Eco-Grief): اندوه و سوگواری ناشی از از دست دادن محیط زیست طبیعی، اکوسیستم‌ها، مناظر و میراث طبیعی که در اثر تغییرات اقلیمی تخریب شده‌اند.
  • افسردگی و ناامیدی مزمن: احساس ناامیدی ناشی از مشاهده تخریب محیط زندگی و ناتوانی در کنترل عوامل تهدیدکننده آینده.

 

۲. تمرکز بر ایران: خشکسالی، معیشت و مهاجرت داخلی

در ایران، بحران آب و خشکسالی‌های متوالی به عنوان مهم‌ترین عامل اقلیمی تأثیرگذار بر سلامت روان شناخته می‌شوند:

الف) فروپاشی معیشتی و هویت

  • کشاورزان و دامداران: خشکسالی طولانی‌مدت به طور مستقیم منجر به ورشکستگی، از دست دادن دام‌ها و محصولات کشاورزی و در نتیجه فروپاشی معیشتی می‌شود. در جوامع روستایی و عشایری، کشاورزی صرفاً یک شغل نیست، بلکه یک هویت فرهنگی و اجتماعی است. از دست دادن این هویت می‌تواند منجر به افزایش شدید نرخ افسردگی، اضطراب و خودکشی در این گروه‌ها شود.
  • کاهش منابع آب: کمبود آب شرب و کشاورزی، درگیری‌های محلی بر سر منابع آب را تشدید کرده و به افزایش خشونت و پرخاشگری اجتماعی در مناطق درگیر کمک می‌کند.

 

ب) مهاجرت‌های اجباری اقلیمی

  • حاشیه‌نشینی شهری: خشکسالی و کمبود آب، روستاییان را مجبور به مهاجرت‌های داخلی اجباری به حاشیه شهرهای بزرگ می‌کند. این جابه‌جایی ناگهانی پیامدهای روانی عمیقی دارد:
    • از دست دادن حمایت اجتماعی: مهاجران، شبکه‌های اجتماعی و خانوادگی خود را از دست داده و در محیط‌های شهری جدید، احساس انزوا و بیگانگی می‌کنند.
    • فقر و بیکاری: این افراد اغلب فاقد مهارت‌های لازم برای بازار کار شهری هستند و دچار فقر می‌شوند، که فشار روانی و احتمال ابتلا به اختلالات خلقی را افزایش می‌دهد.
    • استرس سازگاری: نیاز به سازگاری با سبک زندگی جدید شهری، در حالی که فرد همچنان با غم از دست دادن خانه و زمین خود دست و پنجه نرم می‌کند.

 

ج) امنیت آب، برق و سلامت عمومی

  • قطعی برق و آب: کاهش ذخایر سدها و نیاز شدید به برق برای پمپاژ آب، منجر به خاموشی‌های مکرر و کمبود آب در شهرها می‌شود. این عدم قطعیت در نیازهای اولیه زندگی، سطح استرس و تنش عمومی را به شدت افزایش می‌دهد.

 

۳. استراتژی‌های مداخله و حمایت

مقابله با اثرات روانی تغییرات آب و هوایی نیاز به یک رویکرد چندسطحی دارد:

  • سیاست‌های اجتماعی حمایتی: ایجاد برنامه‌های حمایت مالی و شغلی پایدار برای کشاورزانی که معیشت خود را در اثر خشکسالی از دست داده‌اند، با هدف حفظ ساختار اجتماعی آن‌ها.
  • خدمات سلامت روان اقلیمی: آموزش روانشناسان و مددکاران اجتماعی برای ارائه خدمات تخصصی به افرادی که دچار Eco-Anxiety، PTSD ناشی از بلایا و یا ترومای مهاجرت اجباری شده‌اند.
  • تقویت تاب‌آوری اجتماع‌محور: تمرکز بر راه‌حل‌های محلی و افزایش مشارکت جامعه در مدیریت منابع و انطباق با تغییرات اقلیمی. این مشارکت می‌تواند حس عاملیت و کنترل را در برابر یک تهدید بزرگ افزایش داده و حس ناتوانی را کاهش دهد.
  • اطلاع‌رسانی آگاهانه: ارائه اطلاعات شفاف و علمی در مورد تغییرات اقلیمی بدون ایجاد وحشت، و تمرکز بر راه‌حل‌ها و اقدامات مثبت به جای تمرکز صرف بر فاجعه.

 

۵
از ۵
۲ مشارکت کننده
  • لینک
  • تلگرام
  • واتساپ
  • ایکس (توییتر)
  • لینکدین
  • فیسبوک
  • پینترست
  • اشتراک گذاری
سبد خرید