جستجو مطالب وبلاگ: 

تحلیل جامع: تأثیر تحریم‌ها بر استخراج نفت و گاز و بحران ناترازی گاز در ایران

 

تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی، به‌ویژه تحریم‌های ثانویه آمریکا، تأثیرات عمیق و چندجانبه‌ای بر صنعت نفت و گاز ایران گذاشته‌اند. این تأثیرات نه تنها درآمدزایی کشور را کاهش داده، بلکه توانایی ایران در حفظ، نوسازی و توسعه زیرساخت‌های حیاتی برای تداوم تولید را نیز به چالش کشیده‌اند.

 

 

۱. تأثیر تحریم‌ها بر صنعت نفت و گاز

تحریم‌ها با هدف تضعیف توان مالی و تکنولوژیک ایران، مستقیماً سه رکن اساسی صنعت نفت و گاز را نشانه رفته‌اند:

الف) کاهش سرمایه‌گذاری و توسعه

  • تأثیر مستقیم: تحریم‌ها باعث شده‌اند که سرمایه‌گذاری خارجی (Foreign Direct Investment) در بخش نفت و گاز ایران تقریباً متوقف شود. این امر به دلیل ترس شرکت‌های بزرگ بین‌المللی از جریمه‌های آمریکا رخ می‌دهد.
  • رکود پروژه‌های حیاتی: فقدان سرمایه، پروژه‌های بزرگ و حیاتی مانند فشارافزایی میدان پارس جنوبی را که برای حفظ و افزایش سطح تولید گاز ضروری هستند، به تأخیر انداخته یا متوقف کرده است.

ب) اخلال در تأمین تکنولوژی و تجهیزات

  • وابستگی فنی: صنعت نفت و گاز یک صنعت High-Tech است و ایران در بسیاری از فناوری‌های پیشرفته (مانند تجهیزات حفاری جهت‌دار، ابزارهای درون‌چاهی، کمپرسورهای فشار قوی و کاتالیست‌های پالایشگاهی) به شرکت‌های خارجی وابسته است.
  • عدم دسترسی به دانش روز: تحریم‌ها مانع انتقال دانش فنی و نرم‌افزارهای تخصصی مورد نیاز برای مدیریت بهینه مخازن شده و کارایی استخراج را کاهش داده است.

ج) کاهش صادرات و درآمدزایی

  • محدودیت‌های حمل و نقل و بیمه: تحریم‌ها، دسترسی ایران به بیمه‌های بین‌المللی و خدمات حمل و نقل تانکری بزرگ را محدود کرده و باعث افزایش ریسک و هزینه‌های فروش شده است.
  • فروش غیررسمی (Off-Market Sales): ایران برای دور زدن تحریم‌ها به شیوه‌های فروش غیررسمی (تهاتر، فروش با تخفیف، تغییر پرچم کشتی‌ها) روی آورده که هرچند درآمد را حفظ کرده، اما از ارزش واقعی فروش کاسته است.

 

۲. تجهیزات مورد نیاز برای احیا و تداوم استخراج چاه‌ها

تداوم استخراج نفت و گاز نیازمند سرمایه‌گذاری مستمر (معروف به هزینه‌های Sustaining Capital) برای مقابله با افت طبیعی فشار و تولید چاه‌ها است.

الف) تجهیزات احیا و افزایش برداشت (EOR/IOR)

چاه‌های قدیمی و بلوغ‌یافته برای بازیابی، به تجهیزات و عملیات پیچیده‌ای نیاز دارند:

  • لوله مغزی سیار (Coiled Tubing): برای عملیات تعمیر، اسیدشویی، تزریق سیمان و زنده‌سازی چاه.
  • پمپ‌های درون‌چاهی (ESP): برای بالا آوردن نفت یا گاز از چاه‌هایی که فشار طبیعی آن‌ها افت کرده است.
  • پکرهای متورم‌شونده: برای انجام تعمیرات و تحریک چاه بدون نیاز به دکل حفاری.
  • کمپرسورهای فشارافزایی: برای تزریق گاز یا آب به مخازن (به‌ویژه در پارس جنوبی) جهت حفظ فشار و تداوم تولید.

ب) هزینه و سرمایه‌گذاری سالیانه

هزینه‌های سالیانه در صنعت نفت و گاز به دو بخش تقسیم می‌شود که هر دو تحت تأثیر تحریم‌ها قرار دارند:

  1. سرمایه توسعه‌ای (Development Capital): برای حفر چاه‌های جدید و نصب تأسیسات جدید که ارقام آن می‌تواند سالانه به میلیاردها دلار برسد.
  2. سرمایه نگهداری/عملیاتی (Operating Capital/Sustaining Capital): برای تعمیرات، حفظ فشار و عملیات روتین چاه. این هزینه بسته به نوع مخزن متفاوت است، اما طبق استانداردهای جهانی، هزینه تمام‌شده تولید یک بشکه نفت و نگهداری چاه‌ها، در صورت عدم سرمایه‌گذاری کافی، افزایش می‌یابد. تخمین‌های داخلی نشان می‌دهند که صنعت نفت ایران برای حفظ سطح کنونی تولید، به سالانه ده‌ها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد.

 

۳. صادرات گاز و معضل مازوت‌سوزی

ایران پس از روسیه دارای بزرگترین ذخایر گازی جهان است، اما در فصل سرما با ناترازی شدید بین تولید و مصرف مواجه می‌شود که به پدیده مازوت‌سوزی در نیروگاه‌ها دامن می‌زند.

الف) میزان صادرات رسمی گاز ایران

  • ایران به صورت عمده از طریق خط لوله به کشورهای همسایه، به‌ویژه ترکیه و عراق، صادرات گاز دارد.
  • آمار رسمی (متغیر): خالص صادرات گاز ایران در سال‌های اخیر (به استناد گزارش‌های اوپک) معمولاً بین 18 تا 20 میلیارد متر مکعب در سال نوسان داشته است، هرچند برخی گزارش‌ها از کاهش آن در سال‌های اخیر خبر می‌دهند. صادرات گاز ایران در مقایسه با کشورهای بزرگ صادرکننده (LNG) و حتی نسبت به کل تولید داخلی ایران (approx 1 میلیارد مترمکعب در روز) سهم کوچکی دارد.

ب) مازوت‌سوزی: صادرات یا ناترازی واقعی؟ (تحلیل جامع)

دلیل اصلی مازوت‌سوزی در ایران، ناترازی شدید در بخش مصرف داخلی است، نه صرفاً اولویت دادن به افزایش درآمد از صادرات محدود گاز.

عامل

توضیح

نتیجه

ناترازی واقعی مصرف (عامل اصلی)

مصرف بی‌رویه گاز در بخش خانگی و تجاری (ناشی از قیمت‌گذاری یارانه‌ای بسیار پایین و ناکارآمدی وسایل گرمایشی) در فصول سرد، مصرف را به صورت تصاعدی بالا می‌برد.

کمبود گاز برای نیروگاه‌ها. دولت مجبور است اولویت تأمین گاز را به بخش خانگی دهد.

عدم سرمایه‌گذاری در تولید

عدم سرمایه‌گذاری کافی به دلیل تحریم‌ها، باعث شده که تولید گاز از مخازن قدیمی کاهش یابد، در حالی که تقاضا سالانه 5% تا 10% افزایش می‌یابد.

ناتوانی در افزایش تولید برای پاسخگویی به پیک مصرف.

استفاده از گاز به عنوان سوخت اصلی نیروگاه

بیش از 90% تولید برق در ایران متکی بر نیروگاه‌های حرارتی است که عمده سوخت آن‌ها گاز است.

هرگونه کمبود گاز مستقیماً به کاهش تولید برق و لزوم جایگزینی با سوخت مایع (گازوئیل و مازوت) منجر می‌شود.

صادرات (عامل تشدیدکننده)

صادرات گاز (حدود 10% از کل تولید) اگرچه درآمدزاست، اما حجم آن در حدی نیست که به تنهایی عامل ناترازی 200 تا 300 میلیون مترمکعبی روزانه در زمستان باشد. اما در شرایط بحرانی، قطع کردن صادرات می‌توانست از 80% مازوت‌سوزی جلوگیری کند.

سیاست‌های دولت بین نیاز درآمد ارزی و تأمین سوخت نیروگاه‌ها دچار تعارض است.

نتیجه‌گیری: مازوت‌سوزی عمدتاً نتیجه یک ناترازی ساختاری و واقعی بین تولید و مصرف داخلی است که ریشه در عدم سرمایه‌گذاری کافی (ناشی از تحریم‌ها) و مدیریت ناکارآمد مصرف (یارانه‌های انرژی) دارد. صادرات گاز، در شرایط عادی توجیه‌پذیر است، اما در زمان پیک مصرف، بحران ناترازی را تشدید می‌کند.

 

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده
  • لینک
  • تلگرام
  • واتساپ
  • ایکس (توییتر)
  • لینکدین
  • فیسبوک
  • پینترست
  • اشتراک گذاری
سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش