کریدور بینالمللی حملونقل شمال-جنوب (International North-South Transport Corridor یا INSTC) یک شبکه چندوجهی (Multi-Modal) از مسیرهای دریایی، ریلی و جادهای به طول 7,200 کیلومتر است که با هدف اصلی اتصال هند، ایران، روسیه، آسیای مرکزی و اروپا طراحی شده است. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد، شاهراه اصلی و مهمترین بازیگر این کریدور محسوب میشود.

۱. ساختار و اهمیت استراتژیک INSTC
INSTC یک جایگزین رقابتی برای مسیر سنتی کانال سوئز است و مزایای اقتصادی و زمانی قابل توجهی ارائه میدهد:
الف) مقایسه با مسیر سنتی کانال سوئز
- کاهش زمان: INSTC میتواند زمان حملونقل کالا از بنادر هند (مانند بمبئی) به بنادر روسیه (مانند سنت پترزبورگ) و اروپا را از 40 تا 60 روز (مسیر سوئز) به حدود 25 تا 30 روز کاهش دهد.
- کاهش هزینه: تخمین زده میشود که هزینههای حملونقل در این مسیر بین 30% تا 40% کاهش یابد.
ب) سه مسیر اصلی کریدور
- مسیر غربی (Rail/Road): از هند به بندرعباس، سپس از طریق جاده یا ریل ایران به سمت آذربایجان و روسیه.
- مسیر مرکزی (Rail/Road/Sea): از هند به بندرعباس یا چابهار، سپس به بنادر انزلی یا امیرآباد در دریای خزر و از آنجا از طریق کشتیرانی به بنادر روسیه.
- مسیر شرقی (Rail): از طریق ایران به ترکمنستان، قزاقستان و روسیه (اهمیت کمتر در فاز فعلی).
۲. آخرین وضعیت پروژهها و نقش ایران
نقش ایران در این کریدور، تکمیلکننده زیرساختهای ریلی و بندری است تا پیوستگی مسیرها حفظ شود.
الف) وضعیت زیرساخت ریلی (اولویت اصلی)
- رشت-آستارا (پروژه حیاتی): این بخش به طول تقریباً 162 کیلومتر، مهمترین و بزرگترین گره مفقوده در کل کریدور ریلی است.
- وضعیت: ایران و روسیه در حال تکمیل این مسیر ریلی هستند و روسیه متعهد شده است که سهم قابل توجهی از سرمایهگذاری را برای تکمیل این خط (که دریای خزر را به آبهای آزاد متصل میکند) تأمین کند. تکمیل این خط، اتصال ریلی بدون وقفه از بندرعباس تا مرزهای شمالی ایران را ممکن میسازد.
- بندرعباس و چابهار: بنادر جنوبی ایران (بهویژه بندر شهید رجایی در بندرعباس و بندر چابهار) به عنوان نقاط ورودی (Gateway) کریدور از سمت هند عمل میکنند و زیرساختهای ریلی آنها باید به طور مداوم ارتقا یابد.
ب) وضعیت زیرساخت جادهای و بنادر
- مسیر جادهای: بخش جادهای کریدور از نظر ساختار فیزیکی در ایران (جادههای موازی ریل) تا حد زیادی تکمیل است، اما نیاز به استانداردسازی و بهبود کیفیت دارد.
- بندر چابهار: اهمیت این بندر در دور زدن تنشهای سیاسی بین ایران و کشورهای دیگر (به دلیل مشارکت هند در توسعه آن) است. تکمیل فازهای توسعه چابهار برای جذب بار هند و تبدیل آن به یک نقطه کلیدی در مسیر شرقی INSTC حیاتی است.
۳. نقشآفرینی روسیه و هند
این دو کشور، محرکهای اصلی کریدور هستند و هر کدام منافع استراتژیک خاصی را دنبال میکنند:
الف) منافع روسیه
- مقابله با تحریمها: INSTC یک راه حیاتی برای روسیه است تا در دوران تحریمهای غرب، مسیرهای تجاری خود را به سمت آسیا و خاورمیانه تغییر دهد و از انزوای اقتصادی خارج شود.
- تسهیل صادرات: صادرات غلات، محصولات کشاورزی و مواد معدنی روسیه به هند و کشورهای خاورمیانه از طریق خلیج فارس تسهیل میشود.
ب) منافع هند
- دسترسی به بازارهای جدید: هند به دنبال دسترسی سریع و ارزان به بازارهای روسیه و کشورهای آسیای میانه (که فاقد دسترسی به دریا هستند) است.
- استقلال لجستیکی: کاهش وابستگی به مسیرهای دریایی تحت کنترل غرب (مانند کانال سوئز) و داشتن یک مسیر مطمئن و کوتاهتر.
۴. پتانسیل درآمدزایی لجستیک برای ایران
تبدیل شدن به یک هاب ترانزیتی به جای صرفاً یک کشور صادرکننده نفت، مهمترین فرصت اقتصادی برای ایران است.
الف) درآمد مستقیم
- حقوق گمرکی و عوارض ترانزیت: دریافت عوارض بابت عبور کالا از خاک، بنادر و شبکههای ریلی ایران.
- صنایع وابسته: افزایش تقاضا برای خدمات انبارداری، بیمه، بانکرینگ (سوخترسانی به کشتیها) و خدمات تعمیر و نگهداری.
- اشتغالزایی: ایجاد فرصتهای شغلی گسترده در بخشهای حملونقل، گمرک و لجستیک.
ب) درآمد غیرمستقیم و افزایش قدرت چانهزنی
- تثبیت اقتصادی: درآمد ترانزیت، یک منبع درآمد ارزی پایدار و غیرنفتی برای کشور ایجاد میکند.
- قدرت ژئوپلیتیک: کنترل یک مسیر تجاری حیاتی بین دو قدرت بزرگ (هند و روسیه) و کشورهای آسیای مرکزی، قدرت چانهزنی سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه را به طور چشمگیری افزایش میدهد.
چالشهای پیش رو: اصلیترین چالشهای ایران، نوسازی زیرساختهای ریلی فرسوده، استانداردسازی فرآیندهای گمرکی و رفع موانع ناشی از تحریمها برای جذب سرمایهگذاری خارجی بیشتر است.


































